در دوران کنونی که آن را عصر گذار از نظم دولتمحور وستفالیایی به نظم چندمحور پساوستفالیایی نام مینهند، لزوم تجدیدنظر در مفاهیم و مظاهر نظم پیشین مانند حاکمیت ملی، منافع ملی، امنیت ملی و جامعه بینالمللی و ارائه بدیلهایی همچون حاکمیت فراملی، منافع بشری، امنیت بشری، حقوق بشر یا جامعه جهانی احساس میشود تا پاسخگوی مشکلات و تنگناهای مشترکی باشد که دیگر در قالب نگرش سنتی دولتمحور قابل تدبیر نیستند. به همین دلیل برخی از رویکردهای نظری روابط بینالملل مانند مکتب انگلیسی یا جهانوطنگرایی میکوشند به اقتضائات وضعیت جدید نظام جهانی توجه کنند و طرح نوینی را برای تعاملات جوامع انسانی دراندازند.